همچنین بخوانید:
آیا شما نیاز به درمان روانشناختی دارید؟
آیا شما نیاز به درمان روانشناختی دارید؟
نشانه هایی که ممکن است به درمان سلامت روان نیاز داشته باشید
اگر مانند بیشتر مردم هستید، رابطه مشکلدار با بیماری روانی دارید، انگی که چندان خوشایند نیست.
اما حقیقت این است که مسائل مربوط به سلامت روان شایعتر از آن چیزی است که فکر میکنید. از هر 5 نفر یک نفر با بیماری روانی زندگی می کند. در واقع، حدود نیمی از مردم در مقطعی از زندگی خود تشخیص اختلال روانی دریافت می کنند.
جای خجالت نیست درمان سلامت روان می تواند به شما کمک کند زندگی شادتر و سالم تری داشته باشید. در اینجا برخی از علائم اصلی وجود دارد که نشان می دهد نیاز به کمک روانی از یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشت روان حرفه ای دارید.
نشانه های نیاز به کمک ذهنی
شما در کنار آمدن با زندگی مشکل دارید
اولین نشانه ای که نشان می دهد ممکن است یک فرد برای سلامت روان به کمک نیاز داشته باشد بسیار واضح به نظر می رسد: شما در کنار آمدن با زندگی مشکل دارید. وقتی متوجه میشوید که نتوانستهاید به خوبی قبل عمل کنید، مشکلی ایجاد میشود.
نشانه دیگری که نشان میدهد ممکن است یک نگرانی سلامت روان داشته باشید و نه کشمکشهای معمولی در زندگی، این است که اگر به نظر نمیرسد هیچ توضیح منطقی برای کاهش مهارتهای مقابلهای شما وجود نداشته باشد، مانند یک وضعیت پزشکی، از دست دادن غیرمنتظره یک عزیز یا از دست دادن یک شغل یا سایر رویدادهای مهم زندگی.
آنچه مهم است در نظر گرفته شود این است که آیا این برای شما نگران کننده است یا خیر، نه اینکه آیا شخص دیگری تحت شرایط مشابه دچار مشکل می شود یا خیر. اگر به اندازه کافی مشکلی است که می خواهید تغییر دهید، کافی است درخواست کمک را تضمین کنید.
از گذراندن وقت با دوستان و خانواده خودداری می کنید
اختلالات سلامت روان می تواند منزوی کننده باشد و باعث شود فرد از گذراندن وقت با دوستان و خانواده خودداری کند. در برخی موارد، ممکن است به دلیل شرم یا گناه از نزدیکان خود دوری کنند، در حالی که در برخی دیگر، معاشرت ممکن است طاقتفرسا و دشوار باشد و به تلاشی بیشتر از توان فرد نیاز دارد.
احساس اضطراب بیش از حد می کنید
اضطراب و استرس تجارب رایجی هستند که هدف تکاملی را دنبال میکنند - برای مثال اگر قرار است توسط یک شیر خورده شوید، به ضربالاجلهای شما فوریت میبخشند و شما را سرپا نگه میدارند. اما اضطرابی که خارج از کنترل است، تأثیر مخربی بر سلامتی شما دارد، از مشکلات قلبی گرفته تا فشار خون بالا و بیماریهای پوستی.
وقتی اضطراب از بین نمی رود، ممکن است نشانه ای از یک اختلال اضطرابی باشد. مثلاً نمیتوانید بخوابید زیرا نمیتوانید کاری را که قبلاً اشتباه انجام دادهاید متوقف کنید. یا عمداً از مکانها یا موقعیتهای خاصی به دلیل اضطرابی که ایجاد میکنند اجتناب کنید.
اگر نمی خواهید، ممکن است نیازی به درمان اضطراب با دارو نداشته باشید. یک متخصص آموزش دیده می تواند تکنیک های مقابله ای را به شما آموزش دهد تا به کنترل اضطراب شما کمک کند.
گروه دوستان شما اغلب تغییر می کند
برای فردی که دارای اختلال سلامت روان است، ایجاد روابط نزدیک و پایدار می تواند چالش برانگیز باشد. شرایطی مانند اختلال دوقطبی می تواند باعث تغییرات سریع خلق و خو شود، که می تواند برای دوستان دشوار باشد. در برخی موارد، یک فرد ممکن است به دنبال دوستانی بگردد که اختلال سلامت روان را درک کرده و می توانند حمایت لازم را ارائه دهند.
افسرده، ناراضی یا بی تفاوت هستید
هر از گاهی همه پایین می آیند. گاهی اوقات زندگی به شما دست بدی می دهد. اما گاهی اوقات، آن آبی ها می توانند پرچم قرمز افسردگی باشند. وقتی به یک فرد افسرده فکر می کنید، احتمالاً به کسی فکر می کنید که همیشه خسته و همیشه غمگین است. در حقیقت، یکی از شایع ترین نشانه های گزارش شده افسردگی اصلاً غم و اندوه نیست؛ بلکه بی تفاوتی است.
بی تفاوتی احساس بیتفاوتی شدید نسبت به خود، زندگی و اطرافیانتان است، حتی نسبت به افراد و چیزهایی که قبلاً شما را هیجان زده میکردند. این فقدان انگیزه برای بلند شدن از رختخواب در صبح و ناتوانی در فهمیدن دلیل اهمیت دادن به چیزی است.
این یک ویژگی مشترک افسردگی است و به طرق مختلف، از کم انرژی بودن و ناامیدی کلیشه ای گرفته تا مشکل در تمرکز و مشکلات خواب، ظاهر می شود. این میتواند بهعنوان عادات بهداشتی ضعیف و غذا خوردن عجیب ظاهر شود، زیرا نمیتوانید مراقب خود باشید.
حتی می تواند به عنوان سوء مصرف مواد ظاهر شود.
و حقیقت این است که افسردگی غم و اندوه نیست. کسی که غمگین است می تواند خود را از آن بیرون بکشد یا خود را از موقعیت دور کند. کسی که افسرده است نمی تواند بر احساسات خود غلبه کند، مهم نیست که چقدر بخواهد.
اینجاست که یک متخصص می تواند کمک کند.
عصبانیت یا تحریک پذیری بیش از حد یا غیرقابل توضیح را تجربه می کنید
یکی از علائم بیماری روانی (به ویژه افسردگی) که کمتر در مورد آن صحبت می شود، عصبانیت و تحریک پذیری است. درست است که همه گهگاهی عصبانی یا خشمگین می شوند. بعضی روزها به دلخواه شما نمی گذرد. همکاران شما بی دلیل سخت می گیرند، بچه های شما به کلمه ای که می گویید گوش نمی دهند، هر چراغ قرمزی را رد می کنید و قهوه خود را می ریزید.
خشم زمانی مشکل ساز می شود که به صورت طغیان های نامتناسب، تحریک پذیری مزمن قابل توجه، یا خصومت نسبت به افرادی که کاری برای عصبانیت شما انجام نداده اند ظاهر شود.
خشم سرکوب شده و خصومت آشکار فقط عوامل استرس زا در روابط شما نیستند. آنها همچنین برای سلامت جسمانی شما مضر هستند. آنها می توانند اضطراب را بدتر کنند، سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف کنند و خطر حمله قلبی و سکته را افزایش دهند.
شما در یک رویداد آسیب زا گیر کرده اید
تروما معادل احساسی بمب اتم است. این مخرب و گسترده است و شما را تا اعماق خود می لرزاند.
برخی از افراد بدون نیاز به کمک اضافی پس از ضربه روحی خود را ترک می کنند. با این حال، برخی از افراد به حمایت بیشتری از آنچه که عزیزان به تنهایی می توانند ارائه دهند، نیاز دارند.
آیا در زندگی مجدد وقایع آسیب زا گیر کرده اید؟ آیا تصاویر آسیب زا در مغز شما علامت گذاری شده اند و خاموش نمی شوند؟ آیا تجارب، موقعیت ها، مکان ها یا اشیاء خاصی شما را به یک تجربه آسیب زا برمی گرداند؟ آیا احساس می کنید در یک لحظه وحشتناک بدون وسیله ای برای فرار به دام افتاده اید؟
اگر میجنگید تا از تروما عبور کنید و متوجه میشوید که به سمت مکانیسمهای مقابلهای ناسالم روی میآورید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که به دنبال کمک حرفهای باشید.
تغییرات وزن یا اشتها را مشاهده می کنید
وزن شما هر روز تغییر می کند و در طول زندگی شما در نوسان است. اما زمانی که این تغییرات اشتها یا وزن بدون هشدار یا توضیح اتفاق میافتد، جای نگرانی وجود دارد.
آیا متوجه شده اید که نمی توانید ناهاری را که قبلا می خوردید، به راحتی تمام کنید یا گرسنه تر از حد معمول هستید؟ آیا متوجه میشوید که در زمانهای غیرمعمول غذا میخورید یا به دنبال غذاهای متفاوت از حالت عادی هستید؟
اگر نمیتوانید به خودتان انگیزه دهید که غذا درست کنید و خودتان را در حال چریدن در مجموعهای تصادفی از غذاهایی که به راحتی میتوانید چنگ بزنید، ببینید، میتواند نشانه افسردگی باشد. متناوباً، اگر متوجه شدید که گرسنه میشوید اما وقتی برای غذا خوردن مینشینید اشتها ندارید، میتواند نشانهای از اضطراب خارج از کنترل باشد.
شما با پیدا کردن یا حفظ شغل مشکل دارید
داشتن مشکل در یافتن یا حفظ شغل نشانه کلیدی است که نیاز به کمک ذهنی دارید. با وجود حمایت های قانونی، بسیاری از افرادی که با اختلالات سلامت روان زندگی می کنند، اعمال تبعیض آمیز در محل کار را تجربه می کنند که حفظ شغل را به چالش می کشد. علاوه بر این، برخی بیماریها میتوانند منجر به تمرکز و سطح انرژی پایین شوند که بر عملکرد کلی شغل تأثیر میگذارد.
رابطه غیرمعمول یا ناسالمی با غذا دارید
یکی دیگر از علائمی که نشان می دهد فردی برای یک اختلال روانی به کمک نیاز دارد این است که رابطه ناسالم با غذا دارد. تصور کلیشه ای از اختلالات خوردن معمولاً به این صورت است: دختران نوجوان با پیشرفت بالا، کمال گرا و لاغر اندام با اجتناب از غذا، لاغر می مانند. حقیقت این است که اختلالات خوردن پیچیده تر از آن هستند و شما می توانید الگوهای غذایی نامنظم را بدون اختلال خوردن کامل داشته باشید.
تحریف تصویر بدن یکی از علائم اولیه اختلال خوردن است. این اغلب به این صورت توصیف میشود که خود را چاق تصور میکنید، حتی اگر اینطور نیستید، اما همچنین شامل آگاهی بیش از حد از ظاهر خود و این باور است که دیگران بیش از آنچه که هستند به ظاهر شما توجه میکنند.
یکی دیگر از نشانه های اختلال در غذا خوردن، مجموعه ای از قوانین سفت و سخت در مورد غذا است که بر توانایی شما برای غذا خوردن با دیگران یا اطرافیان تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما مجاز به خوردن خارج از زمان های خاص نیستید، یا مجاز به خوردن غذاهای خاص نیستید. ممکن است قوانین سخت گیرانه ای در مورد میزان مجاز غذا خوردن داشته باشید.
این فقط در مورد غذای محدود نیز صدق نمی کند. پرخوری (خوردن مقادیر بیش از حد غذا در یک زمان) یک شکل کمتر مورد بحث اما به همان اندازه جدی از اختلال غذا خوردن است. همین امر در مورد چرخه های پاکسازی بیش از حد در پرخوری عصبی صدق می کند.
صرف نظر از نوع خاص، اختلالات خوردن پیامدهای جدی درازمدت سلامتی دارد، از کاهش گردش خون گرفته تا مشکلات قلبی و سلامت باروری.
شما درگیر سیستم حقوقی شده اید
برخورد با سیستم حقوقی می تواند به نیاز به درمان سلامت روان اشاره کند. افرادی که دارای شرایط سلامت روان هستند ممکن است در حفظ شغل ثابت یا مسکن پایدار با چالش هایی روبرو شوند. در نتیجه، ممکن است اخراج یا دعوای حقوقی مربوط به عدم پرداخت بدهی را تجربه کنند.
علاوه بر این، بیماری های روانی مانند ADHD و اختلال دوقطبی، می توانند باعث اختلال در قضاوت و تصمیم گیری های تکانشی شوند که منجر به اقداماتی می شود که منجر به عواقب قانونی می شود.
در نهایت، بین مسائل سلامت روان و سوء مصرف مواد همبستگی قوی وجود دارد. افراد ممکن است از مواد مخدر یا الکل به عنوان مکانیسم های مقابله ای استفاده کنند، که می تواند منجر به جرایم مرتبط با مواد مانند اتهامات مالکیت و رانندگی در شرایط مستی یا نشئگی شود.
تغییرات قابل توجهی را در الگوهای خواب خود تجربه می کنید
یکی دیگر از علائمی که نشان می دهد فردی برای یک اختلال روانی به کمک نیاز دارد، اختلال در الگوهای خواب است. به طور کلی، انسان برای عملکرد صحیح به 7 تا 9 ساعت خواب در شب نیاز دارد. تغییرات مداوم و غیرقابل توضیح در عادات یا الگوهای خواب شما می تواند نشانه ای از مشکلات سلامت روان باشد.
ارتباط بین اضطراب و مشکلات خواب یکی از مواردی است که احتمالاً قبلاً با آن آشنا هستید: دشواری در به خواب رفتن به دلیل تکرار افکار مضطرب، مشکل در خواب ماندن، رویاهای استرس زا و غیره.
در حالی که ارتباط بین افسردگی و اختلالات خواب چندان شناخته شده نیست، متخصصان پزشکی ارتباط قوی بین این دو پیدا کرده اند.
در واقع، یک مطالعه نشان داد که بی خوابی یک پیش بینی کننده مهم افسردگی است و پرداختن به اختلالات خواب برای درمان موثر ضروری است.
افسردگی ساختار واقعی الگوهای مغز شما را در طول خواب تغییر می دهد. تداوم خواب و کارایی خواب در بیماران افسرده کاهش می یابد و در حالی که مدت زمان اولین REM (حرکت سریع چشم) افزایش می یابد، تاخیر کلی REM کاهش می یابد.
اگر متوجه تغییرات قابل توجهی در الگوی خواب خود شدید (ناتوانی در به خواب رفتن یا خواب ماندن، خوابیدن در ساعت های فرد و غیره)، با پزشک مشورت کنید.
شما از مواد برای مقابله استفاده می کنید
هنگامی که به نظر می رسد همه چیز در ذهن شما به هم می ریزد یا به نظر می رسد نمی توانید زندگی خود را کنترل کنید، ممکن است متوجه الگوهای نگران کننده ای شوید.
کوکتل عصر شاد ساعت شما سه می شود. دوباره شروع به سیگار کشیدن می کنید یا بیشتر از قبل سیگار می کشید. متوجه میشوید که برای آرام کردن مغزتان به سمت قفسه دارو میروید، یا به دنبال چیزی قویتر از آن چیزی هستید که در قفسه دارویتان وجود دارد.
ارتباط قوی و نگران کننده ای بین سوء مصرف مواد و اختلالات سلامت روان وجود دارد، به ویژه زمانی که افراد احساس می کنند نمی توانند در مورد مسائل مربوط به سلامت روان صحبت کنند یا دسترسی آماده به درمان ندارند.
شما در به خاطر سپردن چیزها مشکل دارید
یکی از نشانه هایی که نشان می دهد نیاز به کمک ذهنی دارید، مشکل در یادآوری خاطرات و حفظ اطلاعات جدید است. اختلالات مزمن سلامت روان می تواند به تغییرات ساختاری در مغز منجر شود و نحوه پردازش و ذخیره اطلاعات را تغییر دهد.
به عنوان مثال، سطوح بالای استرس و اضطراب می تواند در نحوه بازیابی خاطرات مغز اختلال ایجاد کند و برای کسانی که با شرایطی مانند افسردگی زندگی می کنند، سطوح پایین دوپامین و سروتونین می تواند مغز را از یادگیری اطلاعات جدید باز دارد.
در فکر خودکشی هستید
افکار و اعمال خودکشی در درجه اول با اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دوقطبی مرتبط هستند، اما می توانند ناشی از شرایط دیگری مانند از دست دادن ناگهانی شغل یا طلاق به خصوص سخت باشند.
افکار خودکشی را می توان به طور کلی در یکی از دو دسته طبقه بندی کرد: منفعل و فعال.
افکار خودکشی فعال نوعی است که احتمالا بیشتر در مورد آن شنیده اید. این زمانی است که شخصی یک آرزوی جدی و مبرم برای مردن دارد و گامهای مشخصی در این راه برداشته است، مانند برنامهریزی، بخشش دارایی یا خداحافظی با عزیزان.
افکار خودکشی منفعل به این معنی است که فرد به طور منظم به مرگ خود فکر می کند و حتی ممکن است به این فکر کند که چگونه می تواند به زندگی خود پایان دهد اما هیچ اقدامی برای این کار انجام نداده یا نیاز مبرمی به انجام آن ندارد.
اگر در فکر خودکشی هستید، به صورت فعال یا غیرفعال، فوراً به دنبال کمک باشید. یکی از عزیزان یا متخصصی را که به آن اعتماد دارید پیدا کنید تا به کل داستان شما گوش دهد و به طور مفید پاسخ دهد.
اگر به درمان سلامت روان نیاز دارید
اگر به درمان سلامت روان نیاز دارید، چیزی برای شرمندگی ندارید. شما در حال برداشتن گام هایی هستید که برای داشتن یک زندگی کامل تر و سالم تر نیاز دارید.
طیف وسیعی از خدمات توانبخشی سلامت روان وجود دارد، از جمله مراقبت های مسکونی، سرپایی و پس از آن.